گفته شد که براى حفظ مقام تمالك نفس مراقبت لازم است ، نباید رها كرد و واگذاشت و اعتماد كرد ، غرر الحكم 236 محاسبة النفس : مَنْ وَثِقَ بِنَفْسِهِ خَانَتْه
غرر الحكم 236 محاسبة النفس : مَنْ أَهْمَلَ نَفْسَهُ أَهْلَكَهَا، نفس را باید مهار كرد و تسمه هاى این اسب چموش اگر در دست افتاد نباید رهاكند و از مواظبت دست بردارد كه نكند كه این دشمن ما را به زمین بزند ، بعد از تسلط بر این مركوب نباید هیچ وقت به این اسب خوش بین و معتمد شد و گرنه انسان به زمین مى خورد بلكه باید مدام به خود بد بین بود و بعد از این نوبت به محاسبه النفس مى رسد ، لیس منا من لم یحاسب نفسه و كسى كه سخت تر از به حساب شریك رسیدن به حساب خودش نرسد متقى نیست ، التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسكری علیه السلام ص : 38 : أَكْیَسُ الْكَیِّسِینَ مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ، وَ عَمِلَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْتِ، وَ إِنَّ أَحْمَقَ الْحَمْقَى مَنِ اتَّبَعَ نَفْسُهُ هَوَاهَا، وَ تَمَنَّى عَلَى اللَّهِ تَعَالَى الْأَمَانِیَّ.
حال محاسبه یعنى چه : در روایات ما محاسبه النفس به چهار گونه دیگر غیر آنچه در قبل آمد مطرح شده است :
1- شخص محاسبه کند که از كجا در مى آورد و از كجا مى پوشد و می خورد و. ، چمامکه در روایات داریم که بالاترین عبادت طلب حلال است گاهى 9جز از 10 جز و گاهى 69 از 70 ، تحف العقول 175 وصیته ع لكمیل بن زیاد مختصرة : یَا كُمَیْلُ اللِّسَانُ یَنْزَحُ مِنَ الْقَلْبِ وَ الْقَلْبُ یَقُومُ بِالْغِذَاءِ فَانْظُرْ فِیمَا تُغَذِّی قَلْبَكَ وَ جِسْمَكَ فَإِنْ لَمْ یَكُنْ ذَلِكَ حَلَالًا لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ تَسْبِیحَكَ وَ لَا شُكْرَك
كمیل! زبان از قلب آبیارى شود و قلب از غذا نیرو گیرد. بنگر دل و تن را چه غذا مىدهى اگر حلال نباشد خدا تسبیح و شكر ترا قبول نفرماید.
-اما امروزه متاسفانه توجه ما به كمیت غذا و پول است و نه به چیستى و كیفیت آن اما باید بدانیم که العبادة مع أكل الحرام كالبناء على الرّمل.(هر چه عبادت بیشتر باشد خطر بیشتر است )
2-به معناى برررسى و در آوردن نقائص خود آمده است ، بحار الأنوار ج67 64 باب 45 مراتب النفس و عدم الاعتماد : مَنْ لَمْ یَتَعَاهَدِ النَّقْصَ مِنْ نَفْسِهِ غَلَبَ عَلَیْهِ الْهَوَى وَ مَنْ كَانَ فِی نَقْصٍ فَالْمَوْتُ خَیْرٌ لَه
3-شخث ببیند چه كار كرده اگر كار خوب كرده بگوید وفقنى لصالح الاعمال و همینطور شخص با روبرویى با كار بداستغفار کند
4-بررسى كنیم كه چقدر از عمر گذشته و بگوید در این مدت چه كرده اى و به كجا رسیده اى ، هر نفسى كه ما مى كشیم بخشى از عمرمان را از دست مى دهیم كه تمام دنیا را اگر بدهیم دیگر نمى توان برگرداند ، این جوانى و نشات و قدرت و توان و سلامتى دائمى نیست و مرگ به ما نزدیك است و ما چه مى دانیم تا كى زنده ایم و شاید باورمان نشود كه تا چند لحظه دیگر خواهیم مرد مثل بسیارى دیگر از مردم كه باورشان نمى شد
خلاصه جلسه ی سی سوم
اگرصدسال شراب بخوری خدا میگذرد ولی از این که می گویی مثنوی اصل الاصول است نمی گذرد!
نظر امام خمینی درباره ی اصفار ملاصدرا و فصوص الحکم و فتوحات ابن عربی
كه ,وَ ,، ,مى ,مَنْ ,النفس ,و از ,این اسب ,النفس مَنْ ,محاسبة النفس ,است و
درباره این سایت