در پاسخ این جانب که پرسیدم : (آیا وحدت وجودی را که اهل عرفان می گویند ، قبول دارید یا نه ؟ ) ، فرمودند :
آنان از این جهت مصیب هستند و از یک جهت ، در اشتباه . جهت اصابه ی آن است که آنچه می بینند ، دروغ نیست ، و جهت اشتباه ، آن که میبینند ، با کثرت حقیقیه منافات ندارد .
آنچه می بینند واحد است ، تجلی حضرت حق است . موضوع تجلی ،در قرآن و روایات اسلامی ، مطرح است ، الی ماشا الله ( بعدا عین کلام ایشان را خواهیم آورد که تجلی نه به معنای عرفا بلکه به معنای مخلوقی از مخلوقات خدا )
آنان وحدت حکمیه را با وحدت خقیقیه اشتباه کرده اند . من معتقد به وحدت حکمیه و کثرت خقیقیه هستم و ندیدم کسی (این مطلب را ) گفته باشد .
آنها هم که قائل به وحدت حقیقیه هستند ، عملا همین اعتقاد را دارند .مثل سید محمد کربلایی ، که یک شب تا صبح گریه میکند .اگر وحدت خقیقیه باشد ،گریه برای چه ؟
قرآن و اخادیث اسلامی وحدت خقیقیه را رد میکند(کان یاکل الطعام)
سپس اضافه کردند : (جمع میان ) کثرت خقیقیه و وحدت حقیقیه ، محال است ،مگر اینکه کسی بگوید تناقض محال نیست .
آنچه در روایات آمده که (یبصر به )و (یسمع به ) ، اشاره به همان وحدت حکمیه است . همچنین (لا فرق بینک و بینهم الا انهم عبادک و خلقک )(حدیث قرب نوافل )
زمزم عرفان، محمدی ری شهری ،ص130
آیت الله بهجت در ادامه ی توضیحاتشان در باره ی وخدت خقیقیه فرمودند : وقتی خورشید آمد ستارگان ، دیده نمیی شوند اما واقعا هستند .
همان ص131
ایشان شخصا دزباره ی حکم نجاست این افراد اظهار نظر نکردند ولی فرمودند : به ملا محمد کاظم گفته بودند :قائلین به وحدت وجود را تکفیر کنید .فرموده بود :آنها اشتباهشان در مقتضیات برهان است .نمی شود آنها را تکفیر کرد ، مثل کسی که تصور می کند آتش گردان ، آتش است .
همان
نکته ی مهم و قابل توجه این است که در تجلی حضرت حق بر قلب بعضی تصور می کنند که آنچه دیده اند ، خداست . این از بی دقتی است . دیدن قلب هم مانند دیدن چشم ممکن است خطا کند . کسانی که قایل به وحدت خقیقیه ی جهان هستند ، دچار این خطا شده اند . (فلما تجلی ربه لالجبل .) ، جلوه ی خداوند و تجلی او غیر خود اوست . تجلی ، فعل خداست ، نه خود او . همان ص127
متاسفانه برخی وبلاگها از قول ایشان به دروغ نقل کرده اند که میرزا مهدی اصفهانی آخر عمر از اعتقاداتش برگشت و حال آنکه ایشان گفته اند که : ایشان در اواخر عمر از آنچه در مورد فلاسفه و فلسفه گفته بود ، برگشته بود و این معنا برای من ثابت شده است
همان طور که می بینید ایشان اشاره به مطالب بعضا تندی دارند که آن بزرگوار درباره ی بعضی اشخاص مثل مرحوم کمپانی گفتع بود
حال سوال ما از پیروان ابن عربی و ملای رومی و ملاصدرا و متوجهان به مزخرافات آنان این است که بزرگ عرفا و فهیم ترین و آگاه ترین عارف از نظر خود شما مزخرفات وحدت وجود و تجلی را قبول ندارد ، حال شما چرا کاسه داغ تر از آش شده اید و ملت ایران را به این سمت و سو سوق میدهید و جوانان را به انحراف می کشانید
اگرصدسال شراب بخوری خدا میگذرد ولی از این که می گویی مثنوی اصل الاصول است نمی گذرد!
نظر امام خمینی درباره ی اصفار ملاصدرا و فصوص الحکم و فتوحات ابن عربی
، ,وحدت ,ی ,خقیقیه ,تجلی ,ایشان ,وحدت خقیقیه ,به وحدت ,وحدت وجود ,است که ,وحدت حکمیه
درباره این سایت