محل تبلیغات شما

در  روایات  ما  سه  بحث مطرح  است  : یكى بحث كرامت  نفس   دیگرى  بحث  عزت  نفس  و سومى  بحث  حقارت نفس : گاهى سخن از این آمده كه براى خودت ارزش قائل باش گاهى حرف از عزت نفس و گاهى حرف از پستى نفس  و حقارت نفس است

میدانیم كه انسان هیچ گاه نباید خود را در درجات بالاى تكامل بداند و دچار خودپسندى و اعتماد به نفس  شود و خود را از خطر در امن و امان بداند بلكه برخورد ما با تمایلات نفسمان باید برخورد با پیشنهادات یك دشمن خطرناك باشد

آنچه كه دل ما مى خواهد و نفس ما ما را به آن سوق مى دهد دو نوع است ، یكى آن دسته كه شرع مقدس آن را امضا می كند  كه از آن نهى نشده و حرف به معنى مخالفت با این‏ها نیست بلكه بررسى كنیم كه این پیشنهادهاى نفس با فرمان خدا هماهنگ است یا نه و اگر هماهنگ نیست نفس را در فشار قرار دهیم،

اما بدبینى به خود به این معناست كه زود به خواسته هاى دل جامه  عمل نپوشانیم و اعتماد نكنیم و بعد از بررسى كامل  جامه عمل بپوشانیم

اما بحث كرامت نفس چیز دیگری است: نهج البلاغة   (توصیه هاى حضرت به فرزندشان ) :  أَكْرِمْ نَفْسَكَ عَنْ كُلِّ دَنِیَّة

 نفس خود را از هر پستى گرامى دار( خودت و شخصیتت را بالا تر از آن بدان كه به پستى آلوده شوى )

الحدیت-روایات تربیتى ج‏1 156 : عن ابى الحسن الثّالث علیه السّلام: من هانت علیه نفسه فلا تأمن شرّه.

 امام هادى علیه السّلام فرموده است: كسى كه خویشتن را ناچیز و خوار مییابد و در باطن نسبت بخود احساس پستى و حقارت دارد از شرّ او ایمنى نداشته باش.

الكافی ج‏2 312 باب الكبر : قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَا مِنْ أَحَدٍ یَتِیهُ إِلَّا مِنْ ذِلَّةٍ یَجِدُهَا فِی نَفْسِهِ وَ فِی حَدِیثٍ آخَرَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا مِنْ رَجُلٍ تَكَبَّرَ أَوْ تَجَبَّرَ إِلَّا لِذِلَّةٍ وَجَدَهَا فِی نَفْسِه‏

بحار الأنوارج‏69 262 باب 114 الكذب  : قَالَ النَّبِیُّ ص لَا یَكْذِبُ الْكَاذِبُ إِلَّا مِنْ مَهَانَةِ نَفْسِهِ وَ أَصْلُ السُّخْرِیَّةِ الطُّمَأْنِینَةُ إِلَى أَهْلِ الْكَذِبِ

رسول اكرم صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: دروغگو بخاطر پستى و دنائت نفس خود دروغ مى‏گوید و ریشه استهزاء و ریشخند كردن مردم از اطمینان به سخنان دروغگویان مى‏باشد.

من لا یحضره الفقیه ج‏4 354 باب النوادر و هو آخر أبواب الكتاب: یَا عَلِیُّ مَنْ تَرَكَ الْخَمْرَ لِغَیْرِ اللَّهِ سَقَاهُ اللَّهُ مِنَ الرَّحِیقِ الْمَخْتُومِ فَقَالَ عَلِیٌّ ع لِغَیْرِ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ وَ اللَّهِ صِیَانَةً لِنَفْسِهِ یَشْكُرُهُ اللَّهُ عَلَى ذَلِكَ‏

یَا عَلِیُّ شَارِبُ الْخَمْرِ كَعَابِدِ وَثَن‏

-براى رفع پستى 

عن أبی عبد اللَّه علیه السّلام قال: من ترك الخمر للنّاس لا للَّه صیانة لنفسه أدخله اللَّه الجنّة.

-پس خواهش هاى دل را بررسى كنید و با محك عقل و شرع بررسى كنیم و اگر نمى دانیم تو قف كنیم و حال این بحث كه براى خودت ارزش قایل باش به معناى آن  این نیست كه هر چه دلت خواست به دنبال آن باش بلكه به آن معناست كه خداوند به تو اختیار داده و اراده آزاد عنایت فرموده  است و این بكنم و نكنم و توان اقدام و ترك و این  سلطنت و قدرت این  یك  نعمت  بزرگى است  ، اما  زنبور عسل به این شكل نیست كه عده‏اى از آنان نمى توانند موم تولید نكنند یا موم را به صورت مربع در بیاورند  یا مثلث ، بلكه زنبور عسل مثل یك ماشین خود كار است ، اما انسان این توان  تصمیم گیرى و اراده آزاد را براى خودش امتیاز  مى داند (17) الإسراء :  70 : وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی‏ آدَم و یك وقت اراده آزاد مى دهد  ولى چشم نمى دهد ولى داده است و عنایت فرموده است : أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ (8)وَ لِساناً وَ شَفَتَیْنِ (9)وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ (10)(نور علم و عقل و شناسایى خوب و بد )  ، حیوانات عقل ندارند  ،و براى عدم خاموشى عقل به طوفان هوی(35) فاطر :  25 :  جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ وَ بِاُّبُرِ وَ بِالْكِتابِ الْمُنیر ، و راه اوج گرفتن و پستى گرفتن  را هم مشخص كرده  ، نجد الخیر و نجدالشر

حال   خودت راه خوب را انتخاب كن حال چه كسى  به  خودش ارزش مى دهد؟ كسى كه خود را جز به خدا نفروشد  نهج البلاغة556:أَلَا حُرٌّ یَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا إِنَّهُ لَیْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِیعُوهَا إِلَّا بِهَا ، و در عین  عوج  گرفتن  ورم  نمى  كند و به خود متكى نیست و به خدا متكى است كه او را به اینجا رسانده است

گفته  شد كه هیچ گاه انسان نباید كه فكر كند كه صد در صد مصون است از تمایلات نفسانى و خطر  است وگرنه به مهالك میفتد

بحار الأنوار ج‏67 399 باب 59:مَنْ قَالَ إِنِّی خَیْرُ النَّاسِ فَهُوَ مِنْ شَرِّ النَّاسِ وَ مَنْ قَالَ إِنِّی فِی الْجَنَّةِ فَهُوَ فِی النَّارِ

-و در بحث  كرامت  نفس اشاره شد به  توجه به اینكه همه چیز به نفع بشر آفریده شده ( خلق لكم ) و نعمت هاى فراوانى به ما داده و بسیار عظیم هستند (41) فصلت :  53  سَنُریهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فی‏ أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ  ،  توجه  به كارخانه هاى  عظیم در وجود بشر  مثل  كلیه و قلب و ریه كه پنج  هزار دریچه دارد و معده و غیره :  أ تزعم انك جرم صغیر و فیك انطوى العالم الاكبر ، اگر  انسان توجه به نعمت هاى خدا در عالم و بدن خود  و روحش قرارداده است مثل  عقل و اراده آزاد و اختیار  مى یابد كه با ارزش ترین و بالاترین موجودات  جهان  هستى است و این همه سرمایه ها براى ما مصرف مى شود و به نفع ما كار مى كند  و در این پیكر ما بیشماره نعمت نهاده شده است و نسبت به روح هم خدا نعمت هاى فراوانى قرار داده میفهمیم كه خدا خیلى به ما ارزش داده است و تحویل گرفته است : (17) الإسراء :  70 وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی‏ آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‏ كَثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضیلا

و خدا فرشتگان  زیادى را براى ما قرارداده است  این همه فرشتگان معصوم براى ما به كار گرفته شده اند و بعد دیگر به راحتى نمى گوییم كه ولش كن ، مگر ما را ول كرده اند كه ولش كنیم ! و بعد همه اینها یك مامور از سوى خدا هست كه عزیزترین  براى او است مانند رسول خدا صلى الله علیه و آله و اهل بیت كه مفت در اختیار و در دسترس تو قرار داد و تو را هم بر سر دو راهى خیر و شر قرارداد و اگر به دنبالشان بیایى با  سرمایه اى خود داده به جایى مى رساندمان كه اگر به عزراییل فرمان دادىم اطاعت كند  و اون راه هم جز پاكى و درستى و فضیلت  چیزى نیست و هیچ كدام از دستورات الهی بد نیست  و هیچ كدام از نهى شده ها هم خوب نیست ، حال خدا مى گوید كه بیا به خودت و به  این نعمات عرج بده 

 

پس به  خود ارزش بدهید به معناى از نظر خود و خود راضى بودن نیست

بحار الأنوار ج‏47 25 باب 4: تَفْسِیرُ الثَّعْلَبِیِّ رَوَى الْأَصْمَعِیُّ لَهُ ع‏

أُثَامِنُ بِالنَّفْسِ النَّفِیسَةِ رَبَّهَا-          

فَلَیْسَ لَهَا فِی الْخَلْقِ كُلِّهِمْ ثَمَنٌ- (من این نفس با ارزش را فقط به خدا مى فروشم (از خودم فقط در راه خدا استفاده مى كنم (از نعمت هاى گفته شده ))-چون  چیزى غیر او بهاى انسان نمى شود

بِهَا یُشْتَرَى الْجَنَّاتُ إِنْ أَنَا بِعْتُهَا-       

بِشَیْ‏ءٍ سِوَاهَا إِنَّ ذَلِكُمْ غَبَنٌ- انسان با امكانات  خدا داده مى تواند بهشت را تحصیل كند و اگر بغیر این بفروشد ضرر كرده است

إِذَا ذَهَبَتْ نَفْسِی بِدُنْیَا أَصَبْتُهَا-          

فَقَدْ ذَهَبَتْ نَفْسِی وَ قَدْ ذَهَبَ الثَّمَن‏     اگر من این امكانات را براى این امور مادى استفاده كنم وقتى من مردم ثمن و بها و آنچه تحصیل كرده ام نیز از بین مى رود

به خود ارزش دادن یعنى كه خود را جز به خدا نفروختن و نتیجه ى شناخت ارزش خود و كرامت خود است

خلاصه ای از جلسه ی سی چهارم

رد آیت الله بهجت بر وحدت وجود

اگرصدسال شراب بخوری خدا میگذرد ولی از این که می گویی مثنوی اصل الاصول است نمی گذرد!

نظر امام خمینی درباره ی اصفار ملاصدرا و فصوص الحکم و فتوحات ابن عربی

كه ,وَ ,مى ,خدا ,، ,براى ,است و ,و در ,خود را ,به خود ,به خدا ,مَنْ قَالَ إِنِّی ,لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی‏

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سلام ..Me is typing Betty's collection raiwhacouncomp فروشگاه ایبوک سافت نغمه های انتظار هیئت بقیةالله عجل الله تعالی فرجه ...کشتی نجات... صادرات به عراق 911teb